افسران - صبح آدینه در جمکران...

عصر یک جمعه دلگیر،

دلم گفت: بگویم، بنویسم

که چرا عشق به انسان نرسیدست،

چرا آب به انسان نرسیدست،

و هنوزم که هنوز است، غم عشق به پایان نرسیدست

بگو حافظ دل*خسته ز شیراز بیاید،

بنویسد که هنوزم که هنوز است،

چرا یوسف گم*گشته به کنعان نرسیدست و

چرا کلبه احزان به گلستان نرسیدست

عصر این جمعه دلگیر،

وجود تو کنار دل هر بی*دل آشفته شود حس کجایی گل نرگس؟

حمیدرضا برقعی